زنوز شهری است که ارتفاع آن از سطح دریا 1700 متر می باشد. که در 100 کیلومتری شمال تبریز و 25 کیلومتری شمال غربی شهرستان مرند قرار دارد. منطقه زنوز به وسیله دو رشته کوه شمالی، و جنوبی احاطه شده است. رشته کوه جنوبی با امتداد غرب به شرق کشیده شده و ارتفاع آنها به طرف شرق افزایش می یابند. این دو رشته کوه در قسمت شرق به کوه سلطان سنجر به ارتفاع 3168 متر که مرتفع ترین کوه منطقه می باشد بهم می پیوندند. رودخانه زنوزچای از دامنه های غربی این کوه سرچشمه می گیرد. و به طرف غرب جریان می یابد، و در مسیر خود، شاخه رودهای فرعی به آن می پیوندند. در واقع زنوزچای مهم ترین رگه حیاتی منطقه زنوز به شمار می آید.
زنوز دارای آب و هوای مطلوب و با چشمه های فراوان، خاک حاصلخیز، پرورش دهنده انواع سیب، مانند (سیب پاییزه (Payizeh)، لبنان (Lebnani)، ترش آلما (Tursh Alma)، عاشق آلما(Asheg Alma)، مشکی (Moosh-ki)، بال جیی (Bal jeyie)، گرده شیرین (Girda shirin)، قابالا (Gabala) سلطانی (Soltani)، پیر آلما(Pir Alma)، النگه(Alen Geh)، مرند آلماسی(Marand Almasi)، اسد کوهی(Asad Koohi)) که هر کدام از نظر طعم، و عطر، نه تنها در آذربایجان، بلکه در ایران از شهرت خاص برخوردار است. به طوری که زنوز را با نام سیب می شناسند.
سابقه سکونت در زنوز احتمالا، به هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح میرسد. در واقع دقیقا مشخص نیست از چه زمانی زندگی انسان در این منطقه آغاز شده است. در هر صورت عده ای از منطقه قفقاز، خوی، کلیبر، دشت مغان، گونی (طسوج)، آذربایجان شوروی و روستاهای اطراف به علت خوش آب و هوا بودن، و وجود چشمه های زلال، و باغ های سرسبز مهاجرت نموده و ساکن شده اند.
طبق سرشماری عمومی در سال 1335 جمعیت زنوز 3852 نفر بود از این تعداد 1833 نفر مرد و 2019 نفر زن بوده است. تعداد زنان به مردان بیشتر بوده است. سرشماری مرکز آمار سال 1345 این شهر شامل 909 خانوار و تعداد جمعیت آن 4502 نفر گزارش شده است. و از این تعداد 2269 نفر مرد و 2233 نفر زن بوده است.
جمعیت زنوز بر اساس سرشماری سال 1385، 2618 نفر گزارش شده که از این تعداد 1242 نفر مرد و 1376 نفر زن بوده و در قالب 862 خانوار سکنه داشت. در طول سه دهه مشاهده شد که جمعیت زنوز از 4147 نفر به 2618 نفر تقلیل یافته، علت آن را می توان کاهش زاد و ولد، و عدم تمایل به ازدواج و مهاجرت جوانان به شهرها جهت اشتغال یا به قصد ادامه تحصیل دانست. رشد معکوس جمعیت در زنوز مربوط به کمبود درآمد خانوارهاست. چنان که خط فقر برابر محاسبات کارشناسان اقتصادی برای هر خانوار 4 نفری به ده میلیون تومان می رسد. نطر بر این که حتی حقوق دریافتی کارگران بازنشسته تامین اجتماعی فقط چهار میلیون باشد، لزوما افزایش جمعیت با توجه به هزینه ها امکان پذیر نیست.
در طول این مدت چندین خانوار از روستاهای دارانداش، خانه سر، کمار به زنوز مهاجرت و سکونت نمودند. زنوز در گذشته منطقه مهاجر پذیر بوده، و هم اکنون جزو منطقه مهاجر فرست به حساب می آید.
ترویج مذهب شیعه نیز در زنوز از زمان صفویه آغاز شد. در نتیحه به توسعه مساجد توجه بیشتری شد. مساجد محله های زنوز به شرح زیر می باشد. مسجد جامع در مرکز شهر، مسجد سیدلر در محله سیدلر، ملا عزیز مسجدی، در نزدیکی کوچه موسی سمیعی، مسجد کارخانه، در محله میرجان، مسجد حاج علی اکبر در محله خان خواجه، حاجی مسجدی در محله دیبین، مارازا مسجدی در محله دیبین، مسجد حاج آقا بیک در محله شرق زنوز قرار دارند.
برای بررسی اوضاع اقلیمی منطقه زنوز با استفاده از آمارهای موجود ایستگاه هواشناسی مرند، و با در نظر گرفتن اختلاف ارتفاع از سطح دریا نسبت به مرند نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشد.
براساس آمار هواشناسی، بالاترین درجه حرارت برای هر ماه مرداد 6/32 سانتی گراد و سردترین ماه، دی 05/2- درجه سانتی گراد، برای سال های 1396- 1399 بوده است. و در همین سال ها بالاترین میزان بارش، فروردین90/61 میلی متر و اردیبهشت 2/62 میلی متر و کمترین بارش برای ماه مرداد و شهریور ثبت گردیده است.به این ترتیب در مورد رطوبت نسبی هم باید گفته شود که حداکثر رطوبت نسبی برای فروردین و اردیبهشت 3/71% و 5/66% درصد بوده و کمترین رطوبت برای تیر 43% و برای مرداد ماه 48% درصد گزارش شده است.
میانگین بارش باران منطقه زنوز در طول چهار سال اخیر 1396- 1399 طبق گزارش هواشناسی 85/415 میلی متر و حداکثر دما طی همین چهار سال 6/17 و حداقل دما 3/9 سانتی گراد بوده است. معدل متوسط دما 41/13 سانتی گراد می باشد.
طبق فرمول دورمارتون De Martonne
I=p (T+10) 415.85 divided 23.4 equal 17.7
بارش= p دما= T ضریب خشکی= I
بنابراین شرایط اقلیمی برای منطقه زنوز نیمه خشک محاسبه می باشد. با توجه به فرمول دمارتون هوای خشک 10، نیمه خشک 10-20، نیمه مرطوب 20-30، مرطوب بین 30-40 خیلی مرطوب بالاتر از 40% ، در نظر گرفته شده است. باید این نقطه را یادآور شوم که با گذشت زمان و تغییرات جوی و تاثیر عوامل انسان بر محیط، بالا رفتن دما در کل سطح کره زمین، هم اکنون منطقه زنوز زمستان های سرد گذشته را ندارد.
در ازمنه تاریخی، آب و هوای کره زمین دائما تغییرات داشته، افزایش خشک سالی همراه با افزایش دما همراه بوده، نتیجتا اب و هوای زنوز تحت تاثیر چنین شرایط بود. حتی در زمان پیامبر نیز هفت سال خشکسالی اتفاق افتاده بود. استخری اشاره میکند در نیمه اول قرن هفدهم سال های 1608 و 1621 میلادی زمستان های خیلی سرد در آذربایجان اتفاق افتاد. منطقه زنوز همواره تحت تاثیر بادهای سرد سیبری و بادهای مرطوب دریای سیاه و دریای مدیترانه است. بعلاوه بادهای محلی نیز تحت شرایط طبیعی منطقه، از طرف کوهستان به طرف جلگه ها میوزند. بادهایی که از شمال و شمال غربی به طرف زنوز میوزند، کلا سرد بوده در زمستان موجب ریزش برف میشود. وزش بادهای مرطوب مدیترانه ای نیز از طرف غرب بوده، و موجب ریزش باران می شوند. مهم ترین بادهای زنوز عبارتند از:
آغ یل (باد سفید) اواخر اسفند می وزد و جهت وزش آن از غرب به شرق است موجب آب شدن برف ها، اعتدال هوا، و رشد گیاهان می شود و به اصطلاح محلی، طبیعت از خواب زمستانی بیدار می شود. در تابستان نیز موجب کاهش رطوبت و خشکاندن شیره گل ها می شود.
قَرَه چی یِلی (باد سیاه) جهت وزش این باد از شمال غربی به جنوب شرقی می باشد. در پاییز و زمستان موجب بارش باران و برف می شود. وزش این باد در تابستان همراه با گرد و غبار محلی است.
مِه (نسیم) جریان مه از شمال شرق به جنوب غرب بوده و موجب خنکی هوا می شود. و در زمستان همراه با سوز و سرمای شدید و در تابستان موجب خنکی هوای منطقه می شود. احمد حسین عدل در کتاب خود تحت عنوان: "آب و هوای ایران" مینویسد بادهایی که از دریای خزر می آیند، قسمتی در امتداد دامنه های شمالی سبلان به طرف مرند و ارسباران جریان یافته و در آنجا به نام مه خوانده می شود.
باد اَلینجَه وزش این باد در حهت جنوب شرق به شمال غرب است. وزش آن به طور اتفاقی است.
رودخانه زنوز از کوه سلطان سنجر با ارتفاع 3168 متر واقع در 11 کیلومتری شرق زنوز سر چشمه میگیرد و شاخه های متعددی، در طول مسیر جریان خود از مناطق کوهستانی به آن می پیوندند، از جمله: پتک لیخ (Patak likh)، رود زالو درسی (zaloo)، آدینه (Adineh)، قیزیل دره (Gizil Darreh)، دراوان داغی (Deravan Daghi)، شورسو درسی (Sure Soo Darraci) کرگه سالان (Karga Salan)
پس از آبیاری باغات زنوز و چرچر، اراضی لوار، تازه کند آخوند، در محل مظفرآباد به رودخانه قطور چای می پیوندد. طول رودخانه از سرچشمه تا جلگه های چرچر 22 کیلومتر می باشد. متوسط دبی رودخانه زنوز چای در ایستگاه هیدرومتری چرچر در 45 درجه 43 دقیقه طول شرقی و 38 درجه و 34 دقیقه عرض شمالی بین سال های 1352-1372 به میزان 120 میلیون متر مکعب در ثانیه بوده است. شاخه دیگری هم از دامنه های شمال شرق کوه سلطان سنجر سرچشمه میگیرد به نام زیلبیر چای و پس از آبیاری اراضی دویوجان (دوگیجان)، اراضی بناب، دولت آباد، باروج، در جلگه مرند محل آبادی وخلار به زنوز چای پیوسته، بعد از طی مسافتی به رودخانه قطور چای می پیوندد و سر انجام در نزدیکی جلفا به رود ارس می ریزد.
این پل در انتهای خیابان هفت چشمه منتهی به باغ های شرق قرار دارد. پی پل بر روی تخته سنگ آهکی که از بستر رودخانه سه تا چهار متر ارتفاع دارد ساخته شده است و پایه پل در مقابل خطرات سیل کمتر صدمه می بیند.
این پل بر روی رودخانه زنوز چای بین سال های 1265 تا 1270 ش، ساخته شد. پل به همت مطلب نام و با راهنمای حسین معمار تبریزی پی ریزی شد. طاق پل از داخل به شکل مربع تو در تو زده شده، بطوری که یک مربع کوچکتر در مرکز طاق بوجود آمده و به طرف بیرون بزرگتر شده است.
مواد تشکیل دهنده آن گچ، سنگ آهک، و خاک رس می باشد. در زبان ترکی به سنگ آهک کپیر داش گویند. پل بخاطر رنگ قرمز و یا بخاطر اهمیت ارتباطی، پل طلائی نام گرفته است. در طرف راست پل، کنار کانال آب برای آبیاری باغات، آسیاب آبی وجود داشته بنام قیزل دگیرمان که هم اکنون مخروبه، و از بین رفته است.
این پل در مقابل زلزله سال 1387 به قدرت 5.4 ریشتری و زلزله سال 1384 به قدرت 4.8 ریشتری مقاوم بوده و هیچ آسیبی به آن وارد نشد. اثر تاریخی قزل کرپی در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
این سد در 4 کیلومتری شرق زنوز قرار دارد. سدی است مخزنی، بر پایه سنگریزه با هسته رسی ساخته شد. ارتفاع سد از بستر رودخانه 60 متر و تاج سد 17705 متر می باشد. ظرفیت سد شش میلیون متر مکعب است. با احتساب یک میلیون متر مکعب رسوبات داخل آن، می تواند آب ذخیره شود. بهره برداری سد از سال 1383 آغاز شد. با ایجاد این سد باغ های پائین دست سد و اراضی کشاورزی واقع در جلگه چرچر، لیوار، تازه کند آخوند، تا حدی تامین گردید. حدود 1600 هکتار از اراضی کشاورزی و 400 هکتار باغ های تراس بندی دامنه کوه دیرگاه و کوه اویوخلی و باغ های تازه تاسیس کنار جاده زنوز – مرند آبیاری می شود. لازم به ذکر است که بعلت توسعه روزافزون باغات و مزارع، و مصرف بی رویه آب، موجب پائین رفتن سفره های آب های زیر زمینی شده است. نتیجا اجرای طرح های کشاورزی پایدار، و مصرف بهینه آب در مزارع و باغات ضروری است. کاهش آب های زیر زمینی مشکلات عدیده ای را برای کشاورزان و باغداران در آینده بوجود [واهد آورد.
زنوز یکی از پر آب ترین نقاط آذربایجان بحساب می آید. و از قدیم الایامزنوز به 360 چشمه مشهور است. میرزا حسن ریاضی زنوزی در کتاب مشهور خود به بام ریاض الجنه تعداد چشمه های زنوز را 360 رشته بیان کرده است. در سال 1345 تعداد 140 چشمه وجود داشت و از این تعداد چشمه 10 رشته در زنوزق و درق قراردارند. این چشمه ها به مرور زمان و در اثر کمی بارش و خشکسالی مقدار آب انها کم، یا کلا خشک شده اند از کل چشمه های موجود تنها 21 چشمه برای آبیاری باغچه ها مورد استفاده قرار می گیرد. که عبارتند از:
1- قره گل 2- کلسیر 3- علی سویی 4- حاجی آقا بیک سویی 5- کند ارخی 6- کالاش 7- طالب گلی 8- گلاب سویی 9- دوشان ارخی 10- خطیب گلی 11- قره گل 12- مارازا گلی 13- دوله سویی 14- هفت چشمه 15- سید حمزه سویی 16- حاج رمضان چشمه سی 17- حاجی چشمه سی 18- مرمرا 19- گوشا گل 20- نصیر گلی 21- عبدم گلی ( ابوالفضل رستمی ).
در زبان ترکی به آسیاب " دگیرمان " می گویند در زبان محاوره مردم زنوز " دییرمان " گفته می شود.
قبل از آمدن و اختراع شدن آسیابهای مکانیکی و برقی ، آرد کردن غلات از مسائل مهم زندگی مردم بشمار می رفت و آسیابهای آبی دراین بین نقش مهمی داشتند.
در زنوز با استفاده از آب رودخانه ،آسیابهای زیادی ساخته شده بود و ازآبادیهای دور و نزدیک غلات را برای آرد کردن بدانجا می آوردند و این خود امتیاز بزرگی به شمار می رفت.
آسیابهای زنوز اینک از انتفاء افتاده اند و کارنمی کنند لیکن برای ماندن در خاطره ها اسامی آنها را در زیر می آوریم:
آسیابهای معروف به " زونوزاخ " دو باب
آسیاب " قیزیل دگیرمان " نزدیک پل قدیمی زنوز و در سوی جنوبی رودخانه و ابتدای راه کوههای زنوز
" احمد دگیرمانی " نزدیک " قیزیل کورپی " در سمت شمال رودخانه ( این آسیاب اخیرا توسط مسئولین شهری از بین رفته است )
آسیاب " جینگه نه " در انتهای کوچه محمد سعید
" اوچ دگیرمانلار " ( سه آسیابها ) در کوچه سرازیری پائین ساختمان شهرداری زنوز تا رودخانه
آسیابهای " حاج فضی " یا ( حاج فضل الله ) به تعداد دو باب در انتهای کوچه سیدلر و نزدیک رودخانه
" اوچ دگیرمانلار " ( سه آسیابها ) واقع در کوچه های جنوبی قبرستان " میلان " که اولین آنها به " تقی بیگ دگیرمانی " مشهور است
دو باب آسیاب که اولی بنام " حسن بیگ " روبروی آسیاب " تقی بیگ " و دیگری آسیاب "ملا علی جان " کمی پائین تر از اولی و هر دو در سمت جنوب رودخانه
سه باب آسیابهای " کئف سره "
دوباب آسیابهای " کبله اسماعیل " در آنسوی دره " کرگه سالان " و ابتدای باغات شمال رودخانه
دو باب آسیابهای " قیزیل بورون "
آسیاب " گئن دره "
دو باب آسیابهای " اسرافیل " در منطقه آرا چای
** با احتساب موارد ذکر شده در زنوز قدیم تعداد ۲۵ باب آسیاب آبی موجود بوده و به فعالیت مشغول بوده اند بخشی از این آسیابها اختصاصا به ساکنین زنوز خدمات می داده اند و بخشی دیگر نیاز آبادی های حومه زنوز را برطرف می ساخته اند.
** بر گرفته از کتاب زنوز تالیف ابراهیم شهیدی زنوز
قنات را در زبان ترکی کهریز گویند. قدمت قنات ها در ایران به بیش از شش هزار سال می رسد. تاریخ دقیق قنات های زنوز مشخص نیست به احتمال قوی این قنات ها از سیصد سال پیش بوجود آمده اند.
مهمترین قنات های زنوز عبارتند از: 1- قیزیل دگیرمان کهریزی نزدیک سیلدریم. 2- حاج میر اسماعیل کهریزی 3- سیدلر کهریزی 4- در چمن 5- غلامرضا 6- عسگر فضلی کهریزی 7- مشهد بندی 8- کهریز احمدی 9- حاج علی آقا 10- کف سره کهریزی 11- سید عبد الله محسنی کهریزی 12- حاج میر محمد کهریزی 13- کهریز گوی بند 14- حاج مجید کهریزی 15- ایده دبی 16 قره سو 17- حاج ستار کهریزی 18- حاج مرتضی کهریزی 19- حاج حسین کهریزی 20- حاج خداوردی کهریزی 21- حاج محمود کهریزی.
گیاهان دارویی زنوز بشرح ذیل می باشند:
آلاله، اسپند، آویشن، بنفشه بارهنگ، بابا ادم، بید مشک، بومادران، پنیرک، پیچک، پیاز کلاغ، سیر گوهی، پونه، تاج خروس، ثعلب، جعفری، چوبک، چاشور، خاک شیر ، خطمی خرگوشک، گل ماهور، خشخاش، درمنه، زرشک، سیر سبزی، چوچاخ، چوچاق، شکر تیغال بوته ای، فرفیون، کاسنی، گزنه، گلپر، گل محمدی، گون، لاله، نسترن، هندوانه ابوجهل.
بازی ها و سرگرمی ها ی زنوز را می توان در دو گروه دسته بندی کرد:
الف - بازی های مختص پسران ب - بازیهای مختص دختران
لازم به ذکر است با توجه به جو فرهنگی و اجتماعی حاکم بر زنوز اکثر بازیها حداقل تا دوران نوجوانی بصورت مختلط در کوچه ها و محله ها و حیاط خانه ها و محوطه باغات انجام می شد
شاهی تختان یئره سالماق ( " پایتخت آلماق " هم می گفتند )
ماللا میندی اویناماق
ایششک قووماق ( خر سواری )
آت قووماق ( اسب سواری ) مختص کسانی بودکه اسب داشتند البته خر را اکثر خانواده ها داشتند و به همین خاطر بیشتر رایج بود.
هِل دسته سی اویناماق
آشیغ اویناماق
میللک چیخماق ( میللح چیخماق )
بیللک چیخماق ( بیللح چیخماق )
هشترمه سی کیچماق
آغاج ویزیل داتماق
آغاج قورماق
آغاج دوزماق
بورک تپه سی اویناماق
توپ عربی اویناماق
بله مه گیزیر اویناماق ( شاه و وزیر )
گول گول اویناماق ( گل و پوچ )
سولاشماق ( معمولا در کنار رودخانه زنوز چای انجام می شد )
قونویا وورماق
اوخ آتماق ( تیر و کمان بازی )
داش آتماق
داش قوزاماق
ویزماق یا زیوماق ( سر سره بازی یا اسکی - بازی مخصوص زمستان )
قار گول له سی اویناماق
قار آدامی دوزتماق ( آدم برفی درست کردن )
آتیلاتما گئتماق
یومورتا دویوشتورماق
جویز دویوشتورماق
دینگیلن هوپ ( الک دولک)
آرادان ووردی اویناماق
گیزلن پاچ اویناماق ( قایم باشک بازی )
ایپ گئچماق
ایپدن آتیلماق
اوچ داش اویناماق ( بش داش و یدی داش هم بود )
لس لس اویناماق
قوندوم قوندوم اویناماق
اووا دوزه تماق (عروس بازی )
کووف آسماق ( تاب بازی )
قووالا قاشدی اویناماق
قوناق باجی اویناماق
آش های محلی :
غذاهای محلی :